به گزارش خبرگزاری حوزه از تهران، حجتالاسلام علیرضا صادقزاده قمصری، استاد دانشگاه تربیت مدرس در یادداشتی به بیان نکاتی درباره نقش تدوین الگوهای نظری - بومی با رویکرد اسلامی - ایرانی در کاهش فاصله میان نظریه و عمل، پرداخته است که در ادامه میخوانید:
یکی از مسائل مبتلابه پیشرفت جامعه معاصر اسلامی ایران، شکاف آشکار بین نظریههای علمی و تجارب جهانی با سیاستگذاری و برنامهریزی راهبردی در سطوح بومی و محلی است. البته این مسئله، مختص کشور ما نیست و در کشورهای دیگر نیز این شکاف دیده میشود. علاوه بر این، اغلب سیاستگذاریهای کشورها، معطوف به حل مسائل در شرایط ویژه آن کشور است؛ مثلاً در کشور ما، اکنون حل و فصل مشکلات اقتصادی بیشتر در دستور کار سیاستها و برنامههای ملی قرار دارد.
برای حذف یا کاهش این شکاف، میتوان سه رویکرد متفاوت را در نظر گرفت. اول، انتظار از صاحبنظران (در سطوح دانشگاهی و آکادمیک) که با ورود به عرصه سیاستگذاری راهبردی، سیاستها و برنامههای راهبردی مناسب را با توجه به مسائل بومی تدوین کنند؛ دوم، انتظار از سیاستگذاران و کارشناسان برنامهریزی راهبردی که سیاستها و برنامههای بومی را با نظریههای علمی (انتزاعی و فرازمانی-فرامکانی) و تجارب جهانی مطابقت دهند؛ و سوم اینکه نخست میان نظریههای علمی و تجارب جهانی با سیاستها و برنامههای راهبردی در شرایط خاص، واسطههایی با ماهیت دوگانه نظری- بومی ایجاد شود و سپس این واسطهها پشتوانه فرآیند سیاستگذاری و برنامهریزی ملی شوند.
در این میان، نکته مهم آن است که تأثر نظریههای علمی (به ویژه در حوزه علوم انسانی و اجتماعی) از نظامهای فکری و ارزشی، بسیار زیاد است و درواقع ما با نظریههای علمی فارغ از ارزش سر و کار نداریم و لذا برای جوامع خواهان پیشرفت همه جانبه و پایدار در مسیری مستقل از روند جهانی سازی، نحوه مواجهه با این نظریههای علمی و نیز چگونگی بهرهمندی هوشمندانه از تجارب جهانی و بینالمللی در عرصه سیاستگذاری و برنامهریزی راهبردی، در سطوح بومی اهمیت بسیار زیادی دارد.
به نظر میرسد بهترین راهحل برای کاهش این شکاف در کشور ما، تکیه بر رویکرد سوم است به این ترتیب که با بهرهمندی از ایده ارزشمند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت برای پشتیبانی از سیاستگذاری و برنامهریزی راهبردی در افق ملی، مجموعهای از الگوهای نظری- بومی با رویکرد اسلامی و ایرانی طراحی و تدوین شوند؛ یعنی با بررسی انتقادی نظریههای علمی و تجارب جهانی موجود درباره یک مساله بر اساس مبانی و ارزشهای اسلامی و ایرانی، و نیز با نظر به شرایط و مسائل بومی کشور ایران در دوران کنونی و افق پیش رو مجموعهای از «الگوهای نظری- بومی با رویکرد اسلامی ایرانی» ساخته و پرداخته شوند چنانکه در طرح تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش مجموعهای از چهارچوبهای نظری کلان و خرد که توسط کمیته مطالعات نظری این طرح راهبردی، تدوین و سپس در سال ۱۳۹۰ مورد تأیید شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفت و اینک به عنوان مبانی نظری طرح تحول بنیادین، نقشی کلیدی در اصلاحات اساسی نظام آموزش و پرورش برعهده دارد.
بنابراین، تدوین الگوهای نظری- بومی با رویکرد اسلامی ایرانی، گامی مهم جهت بهرهمندی هوشمندانه از نظریههای علمی و تجارب جهانی ضمن تاکید بر ملاحظه ارزشهای اسلامی ایرانی و توجه به مسائل و چالشهای بومی است که باید آن را پیش نیاز هرگونه سیاستگذاری و برنامهریزی راهبردی در سطوح بومی دانست.
انتهای پیام /